دو دیقه واسه خودم....
دو دیقه واسه خودم....

تقدیم به خودم


عیدی امسال... ( حقیقت تلخ )

( تاریخ نگاشتن : چهارمین روز سال 91)

امروز جواب غم ها را باید از سردی مزارت گرفت

پژواک خفه شده در چاردیواری گور

حرف دارم به اندازه ی همین 16 سالی که...

من روی خاک و تو در آغوشش بودی

میخواهم ندانسته ها و نداشته هایم را به رخت بکشم

میدانستی.... نه؟

حالم از انکار حقایق به هم میخورد

بگذار تلاشی برای خالی کردن محتویات معده ام نکنم

دخترت عاشق شده بود...

روزهای گذشته را

و رقم خورد که برملا شود

دراین روز نو 91

رازی که بوی تعفنش....

سالهاست به مشام میرسد

و دیروز دست سگ تیزشامه ی دوران به آن رسید.

همه گفتند پشت سر مرده حرف نزن

دستش از این دنیا کوتاه است...

اما من گوشِ شنیدن را

در تعفن حقایق دفن کرده ام

وقتی حتی بودن یا نبودن هم مسئله نیست...

برای جلوگیری از فریاد بغض هایم ،

سد نصیحت نمیخواهم .

بگذار سنگ سفید مزارت را

با عغده هایم سیاه کنم

به دستهای کوتاه شده ات...

که روزهایم را رقم زد ،

و 16 سال شده در تاریکی قبر است توجهی ندارم

خجالت زده ی خاکی باش که جسمت را در آغوش گرفته...

خاکی که نمیداند 16 ساله ای که رویش زانو زده...

حاصل تصمیم بی رحمانه ات بوده

دخترت... به عبارت دیگر مادرم...

عاشق شده بود...

از دیدگاه تو شاید چیزی در حد همان میوه ی ممنوعه...

اجباری که دستهایت برای چال کردن این میوه داشت

تلاشی که برای وصله کردنِ

رابطه ی پدرومادر کردی...

کتیبه ی عغده های عمرم را نگاشت

گرچه پدر عاشقش بود اما...

او ماند تنها به جرم آبرو...

لعنت به آبرو...

لعنت به خنده های چسبانده شده بر لب...

لعنت به فهمیدن...

چقدر خربودن خوب است!

به من بگو عغده ای...

بگو بچه ی طلاق...

آن هم از نوع عاطفی!

دل بسوزان برای نوه ات مادربزرگ...

گرچه زخم هایم عمیق تر از آنند...

که دوامی برای بودن داشته باشند

میروم تا پایان شمارش فرارسیدن لحظه ای که...

در همین حوالی به همسایگی ات به خواب ابدی روم

همه منتظرند تا 27 روز دیگر

16 سالگی بودنم را پایکوبی کنند

اما من شمع های نزدیک شدن نبودنم را فوت خواهم کرد

خداحافظ شادی های نوجوانی...

خئاحافظ آسمانی که همیشه ابری بودی...

برای بلعیدنت آماده ام زمین...

بهانه های بودن را کشته ام...

و این بی بهانه زندگی کردن را مدیون توام مادربزرگ .

 

پ.ن : حرفی نمونده...همه چی گفته شد... اما کاش هوای من در واژه های میگنجید...



نظرات شما عزیزان:

mohsen
ساعت9:59---14 ارديبهشت 1391
خیلیییییییییییییییییییییییی عالللللللللللللللللللییییییییی یییییییییییییییییپاسخ: لطف شماست دوست عزیز

zahra
ساعت20:26---21 فروردين 1391
سلام وبلاگ غمگین وقشنگی داریپاسخ: ممنون

مریم(سکوت)
ساعت8:46---15 فروردين 1391
سلام عزیزم

عیدت مبارک

سال خوبی برای شما خواستارمپاسخ: ممنون از خواسته ی زیبات ولی سالی که نکوست از بهارش بیداست


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:,

|
 


کاش وقتی دوباره از پس این پرده ی اشک ....\ به خانه یمان مینگرم ....\ همه را خندان به این لطیفه ببینم... \کاش زندگیمان تنها یک لطیفه بود....\ یک تک خنده ی ساده ....\ و نه وابسته به بریدن های دیروز.... \ کاش .... \ و این است منظومه ی کاش هایم تقدیم به خودم و همراهان قلمم


خودم نامه ها

 

me

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دو دیقه واسه خودم و آدرس 4myself.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





سنگ صبور (آقای مشاور )
(حمید رضا ) Raz mbook
مرز تنهایی ( hell boy )
سکوت ( مریم )
هرچی بخوای ( مهسا )
احساس برتر ( بهروز )
ضد بسر ( کوثر )
کفتری ( یونس )
خسته ام ( منصوره )
♪ هر چی♥ که ..♥. ♪ دوسღღت❣❣دارم ♬ ♥♪
(محمد ) dj mohamad 6
ردیاب خودرو

 

 

لا اله الا هو
حتی این آخرین لحظه
مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد
هوای لحظه هام
قرص خوابم کو ؟
چشم های بسته ی مادر
عیدی امسال... ( حقیقت تلخ )
گور دلتنگی 90
کجاست...؟؟؟
به نام میزنم اشک هایم را...
وای از این دنیا

 

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت: